چکیده:
زکات یکی از منابع مالی حکومت اسلامی است. از اهداف تشریع زکات برطرف کردن فقر در جامعه و از بین بردن شکاف طبقاتی است. از طرفی موارد مشمول زکات در کتب فقهی فقط شامل موارد نهگانه گندم، جو، خرما، کشمش، شتر، گاو، گوسفند، طلا و نقره مسکوک (درهم و دینار) میباشد؛ که این زکات، نظریه انحصار، نظریه تعمیم، نصاب، حاکم دولت اسلامی موارد در عصر ما یا اصلاً وجود ندارد یا اگر هم باشد بسیار محدود است و زکات آنها نمیتواند رفع فقر یا شکاف طبقاتی بنماید. از اینرو برخی فقهای متقدم و متأخر برای رفع این مشکل نظریه تعمیم موارد زکات را پیشنهاد دادهاند؛ که دلایل آن را احادیث، فلسفه تشریع زکات و وضع زکات توسط حضرت علی (ع) برای اسب دانستهاند. ولی برخی فقها قائل به نظریه انحصار زکات در موارد نهگانه هستند. نگارنده در این تحقیق کوشیده تا نظریه انحصار را رد و نظریه تعمیم را اثبات نماید. آیاتی که در مورد وجوب زکات میباشند، مطلق میباشند و در آنها هیچ قیدی برای موارد مشمول زکات یا نصاب ذکر نشده است. موارد متعلق زکات یا نصاب آن در هر دوره توسط حاکم اسلامی و طبق مقتضیات زمان و مکان مشخص شود. در این پژوهش سایر منابع مالی حکومت اسلامی از قبیل خمس، انفال، فیئ و جزیه نیز ازنظر مفهوم و گسترش شمول آن مورد بررسی قرار گرفته و با زکات مقایسه شده بهطوریکه حیطه هر یک بهروشنی شناسایی گردیده است.