چکیده:
استقرار عدالت اجتماعی و اقتصادی در جامعه از آرزوهای دیرینه بشری است که در گذرگاه تاریخ گهگاه چهره نموده و بیشتر رخ پنهان کرده است. فلسفه وجودی پیدایش چنین مفهومی، بهمخوردن توازن اجتماع به خاطر نفعطلبی بیش از حد تعدادی معدود از انسانها بوده است که مصلحین را بر آن داشته تا جهت رفع این عدم تعادل، به دنبال راهحلهایی باشند که آرزوی تحقق عدالت یکی از این راهکارهاست. مکاتب مختلف با توجه به جهانبینیهای متفاوتی که دارند هر یک بهگونهای خاص به این مهم پرداختهاند و در این میان از اسلام بهعنوان دین کامل توقع میرود که راهکارهای جامعتر از دیگران ارائه نموده باشد. این تحقیق به دنبال شناخت هر چه بیشتر همین مقوله است. این پژوهش شامل شش فصل میباشد. پس از ذکر مقدمهای کوتاه، در فصل اول به بحث روششناسی پرداخته شده است و در این بحث، از اهمیت و ضرورت این پژوهش، بیان مسئله، اهداف پژوهش، سؤالات و فرضیات و روش جمعآوری اطلاعات و پیشینه تحقیق سخن به میان آمده است. مباحث بعدی در ادامه فصل اول به کلیاتی راجع به تعاریف اقتصاد، اهمیت اقتصاد در اسلام، اهداف اقتصاد اسلامی، انواع نظامهای اقتصادی، ویژگیهای نظام اقتصادی اسلام و مقایسه انسان اقتصادی از دیدگاه اسلام و سایر مکاتب اختصاص یافته است؛ در فصل دوم به ساختمان عمومی اقتصاد اسلامی پرداخته شده است. در این فصل به اجزاء نظام اقتصادی اسلام و نهادهای اساسی اقتصادی آن و جهتگیریهای اقتصادی اسلام و توضیح برخی مفاهیم اقتصادی مرتبط با عدالت اجتماعی توجه شده است؛ فصل سوم به صورتی مشخص به بحث عدالت اجتماعی اختصاص یافته است. در این فصل پس از ارائه تعاریفی از عدالت، به سرگذشت عدالت اجتماعی در تاریخ و اسلام پرداخته شده و راههای تحریف این واژه در حکومتهای جابر دینی و تلاش مصلحین در جهت تحقق عدالت اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته شده است؛ ضمانتهای اجرایی تحقق عدالت اقتصادی و ابزارهای تحقق آن در جامعه و روشهای پیشنهادی اسلام برای برقراری عدالت اجتماعی از جمله دیگر مباحث این فصل میباشد. از آنجا که نقش نظام سیاسی در تحقق عدالت اجتماعی و اقتصادی، نقشی بنیانی است؛ فصل چهارم این پژوهش به این امر اختصاص یافته است. در این بخش پس از ارائه تعاریفی راجع به مفهوم دولت و اهداف دولت اسلامی، به جایگاه عدالت در نظام سیاسی موردنظر امام علی (ع) بهعنوان الگوی حکومت اسلامی پرداخته شده است؛ در فصل پنجم به بیان ابزارهای تحقق عدالت اجتماعی و اقتصادی از دیدگاه اسلام با تأکید بر اندیشههای امام علی (ع) میپردازیم. در ابتدا به بیان نظریه توزیع قبل از تولید پرداخته و با بیان نظریههای نظام اقتصادی سرمایهداری و مارکسیستی به بیان نظریه اسلام پرداختهایم. در ادامه به برخی از ابزارهای اقتصادی مؤثر در استقرار عدالت اجتماعی در زمینههای تولید و توزیع و مصرف اشاره نمودهایم. همچنین در این فصل نمونههایی از کنترل ابزار جهت تحقق عدالت اجتماعی را بیان نمودهایم. بیان ابزارهای عقیدتی و اجتماعی و روشهای مالی اسلام برای تحقق عدالت اقتصادی مباحث پایانی این فصل است؛ فصل ششم که آخرین فصل این پژوهش میباشد به تحلیل و تفسیر نهایی یافتهها پرداخته است. در این فصل با استفاده از تئوریهای مختلف جامعهشناختی، اصولی که در یک نظام سیاسی جهت استقرار عدالت اجتماعی و اقتصادی میبایست رعایت شود مشخص نگردیده است. توجه به نقش نظام اجتماعی و زیر مجموعههای آنکه شامل هنجارها، نقشها، روابط و آرمانها میباشد و نیز نقش نظام خانواده و نظام اقتصادی در تحقق عدالت اجتماعی و اقتصادی از جمله دیگر مباحث این فصل میباشد. در نهایت با توجه به همه مباحث مطرح شده، با استفاده از مدل چهاروجهی «تالکوت پارسنز» جامعهشناس شهیر آمریکایی، مدلی نسبتاً جامع جهت قوام و دوام عدالت اجتماعی در جامعه ارائه گردیده است.